شعر در مورد پرنده
پنجشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۷، ۰۷:۲۶ ب.ظ
شعر پرنده قفس
می توانم سکوت کنم
یا مثلن از قطاری حرف بزنم
که نیم ساعت تاخیر داشت
می توانم چشمهایم را ببندم
یا به پرنده ای دور از تو خیره شوم
که روی سیم برق برفهایش را می تکاند ..
اصلن می توانم با هر سیاست نخنما شده دیگری
غرور مردانه ام را حفظ کنم
اما احمقانه است،
احمقانه است وقتی
شعرهایم آنقدر ساده اند
که کودکانه اعتراف می کنند
من تو را دوست دارم…
شعر در مورد پرنده در قفس
برای پرنده ای
که نمی خواهد بپرد
وزنه ای ست بال،
که بر تن
سنگینی می کند.
شعر پرنده های قفسی
عشق تو
پرندهای سبز است
پرندهای سبز و غریب
بزرگ میشود
همچون دیگر پرندگان
انگشتان و پلکهایم
را نوک میزند
شعر پرنده و قفس
مثل حرف زدن گنجشک ها
درباره ی باران
پر از شوق ام.
به حیاط می روم
دست پرنده ها را می گیرم
با هم …
روی سطرهای دفترت می نشینیم
شعر در مورد پرنده
- ۹۷/۰۱/۲۳