شعر در مورد اسم یکتا
شعر در مورد اسم یکتا
شعر در مورد اسم یکتا ,شعر درباره اسم یکتا,شعر برای اسم یکتا,شعر در باره اسم یکتا,شعر با اسم یکتا,شعر درمورد اسم یکتا,شعر با کلمه یکتا,شعر با کلمه ی یکتا,شعری در مورد اسم یکتا,شعری درباره اسم یکتا,شعری برای اسم یکتا,شعر درباره ی اسم یکتا,شعر در مورد نام یکتا,شعر برای نام یکتا,شعر درباره نام یکتا,شعر با نام یکتا,شعر درمورد نام یکتا
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم یکتا برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
خموش از ذکر نی می باش یکتا
که نی گوید که یکتا را دو تا کن
شعر در مورد اسم یکتا
یکتا و نهان جان توست و، ایزد
یکتا و نهان است سوی غوغا
شعر درباره اسم یکتا
آمدیم از عالم یکتا ولیک
عالمی را همره آوردیم ما
شعر برای اسم یکتا
آئینه بر خاک زد صنع یکتا
تا وانمودند کیفیت ما
شعر در باره اسم یکتا
توحید تو تمام بدو گردد
مر کردگار واحد یکتا را
شعر با اسم یکتا
گر تو بخرد بدی نگشتی
یکتا قد تو چنین دوتائی
شعر درمورد اسم یکتا
یکتا کهرمحیط اخلاق
از بهر نثار پادشا زاد
شعر با کلمه یکتا
فلک با کس دل یکتا ندارد
ز صد دیده یکی بینا ندارد
شعر با کلمه ی یکتا
ای جامه دار، ازینسان چستش مبند یکتا
کز بخیه نقش گیرد اندام نازنینش
شعری در مورد اسم یکتا
اوحدی وار اگر آن زلف دو تا بگذارد
زود یکتا شوم و ترک دوتایی بکنم
شعری درباره اسم یکتا
اوحدی، رو، تو سخن گوی که مقصود سخن
یک حدیثست و هم از مردم یکتا پرسیم
شعری برای اسم یکتا
تا نشوی فارغ و یکتا، کجا
از سر آن زلف بتایی رسی؟
شعر درباره ی اسم یکتا
اندر دل یکتا شده اوحدی امروز
سوزیست که آتش برساند به دوتایی
شعر در مورد نام یکتا
گفتمش: اوحدی سوخته یکتاست به مهرت
گفت: یکتا نشود تا نکند ترک دو تویی
شعر برای نام یکتا
مو آن دل داده یکتا پرستم که
جام شرک و خود بینی شکستم
شعر درباره نام یکتا
بغیر عکس ندانم دگر چه خواهی دید
اگر در آئینه بینی جمال یکتا را
شعر با نام یکتا
تو ازان خلوت یکتا چه خبر خواهی داشت
گر شوی حلقه که چشم آنسوی درخواهی داشت
شعر درمورد نام یکتا
جائیکه حسن یکتا دارد نقاب غیرت
آئینه داری ما حرف کتان و ماه است
شعر در مورد اسم یکتا
حسن یکتا (بیدل) از تمثال دارد انفعال
جای زنگارت همین آئینه می باید زدود
شعر درباره اسم یکتا
عوارض کثرت اسمیست ذات واحد ما را
خلل در شخص یکتا نیست گر قامت وتر گردد
شعر برای اسم یکتا
حسن یکتا کارگاه شوخی تمثال نیست
اینقدر آئینه پردازان تصرف کرده اند
شعر در باره اسم یکتا
کثرتی بسیار در اثبات وحدت گشت صرف
عالمی را جمع کردم کاینقدر یکتا شدم
شعر با اسم یکتا
کثرتی بسیار در اثبات وحدت گشت صرف
عالمی را جمع کردم کاینقدر یکتا شدم
شعر درمورد اسم یکتا
در حرف و صوت دنیا گم گشت فهم یکتا
فرسود بال عنقا پرواز چند و چونی
شعر با کلمه یکتا
تنم چون رشته مریم دوتا است
دلم چون سوزن عیساست یکتا
شعر با کلمه ی یکتا
گرم ساز یکتا زنی یا دوتائی
در اندازمت کز سه تا می گریزم
شعری در مورد اسم یکتا
الحق کثیف رایی گرچه لطیف جایی یکتا
بر آن کسی کز طفلی بود دوتائی
شعری درباره اسم یکتا
یک قطره آب بود با دریا شد
یک ذره خاک با زمین یکتا ش
شعری برای اسم یکتا
حجت یکتا خدای و سایه او بست
طاعت او کرده واجب آیت فرقاند
شعر درباره ی اسم یکتا
از سر صوفی سالوس دوتایی برکش
کاندر این ره ادب آنست که یکتا آیند
شعر در مورد نام یکتا
پیراهن خلاف به دست مراجعت
یکتا کنیم و پشت عبادت دو تا کنیم
شعر برای نام یکتا
اقرار می کند دو جهان بر یگانگیش
یکتا و پشت عالمیان بر درش دو تا
شعر درباره نام یکتا
پیش یکتا مژه چشم چو آهوش ز ضعف شده
شیران جهان ریشه ای از شاره دوست
شعر با نام یکتا
بنده یک دل منم بند قبای ترا
چاکر یکتا منم زلف دو تای ترا
شعر درمورد نام یکتا
یکتا و دو تا گردد در مدحت و خدمت
یابد اگر از جود تو دستار دوتایی
شعر در مورد اسم یکتا
در من نرسی تا نشوی یکتا من
اندر ره عشق یا تو گنجی یا من
شعر درباره اسم یکتا
همی گویند کان یکتا چه نیکوست؟
در او شرحی ست کان یکتا مگویید
شعر برای اسم یکتا
با تو ز یکتا شدن عار ندارد، ولی
گیر که یکتا شود، کیست که همتای اوست؟
شعر در باره اسم یکتا
درین دریا کسی یابد خبر زان گوهر یکتا
که داند همچو آغوش صدف کام نهنگش را
شعر با اسم یکتا
در میان این گهرها رنگ سنگ تفرقه است
چون به بیرنگی رسند این گوهران یکتا شوند
شعر درمورد اسم یکتا
پرده بیگانگی باشد به قدر آشنا
وقت آن کس خوش که از خلق جهان یکتا شود
شعر با کلمه یکتا
در غلط افکنده فانوس مکرر خلق را
ورنه افتاده است یکتا قامت رعنای شمع
شعر با کلمه ی یکتا
شبی بربود ناگه شمس تبریز
ز من یکتا دو تایی من چه دانم
شعری در مورد اسم یکتا
برنمی دارد شراکت، حسن یکتا آمده است
چشم بگشا نام لیلی را به هر آهو منه
شعری درباره اسم یکتا
اندرین ره هر که او یکتا شود
گنج معنی در دلش پیدا شود
شعری برای اسم یکتا
گر صفات خود کند یکباره محو
در مقامات بقا یکتا شود
شعر درباره ی اسم یکتا
چنان چون تو یکتا دلی مهر اورا
دلش بر تو هرگز مبادا دو تایی
شعر در مورد نام یکتا
داد دقت داده تا آورده جنبش در قلم
صانع یکتا برای حسن بی همتای او
شعر برای نام یکتا
ز خاک هر سر خاری که میشود پیدا
بشارت است به توحید واحد یکتا
شعر درباره نام یکتا
ور از یگانگی فطرت آورم به زبان
که کرده واحد یکتا وحید دورانم
شعر با نام یکتا
سکندر سپاهی که فرداست و یکتا
در اقلیم گیری و کشورستانی
شعر درمورد نام یکتا
چونک خدا روفت دلت را ز حرص
رو به دل آور دل یکتا خوشست
شعر در مورد اسم یکتا
حکمتت از شه صلاح الدین رسد
آنک چون خورشید یکتا می رود
شعر درباره اسم یکتا
هر که را چون بنفشه دید دوتا
کرد یکتا و در شمار نهاد
شعر برای اسم یکتا
راه حق تنگ است چون سم الخیاط
ما مثال رشته یکتا می رویم
شعر در باره اسم یکتا
یکتا مزوری است بنفشه شده دوتا
نیلوفر است واقف تزویرش ای قرین
شعر با اسم یکتا
گهی از خوف محرومی و هجران ابد سوزی
گهی اندر امید وصل یکتا زفت انعامی
شعر درمورد اسم یکتا
یکتا عیشی است و عشرتی کز وی
جان عارف گرفت یکتایی
شعر با کلمه یکتا
از بهر نسیم زلف جعدت
یکتا زلفی که جز دو تا نی
شعر با کلمه ی یکتا
یکتا شده خوش ز هر دو عالم
بربوده ز یک دلان دوتایی
شعری در مورد اسم یکتا
عشق یکتا دزد شب رو بود اندر سینه ها
عقل را خفته بگیرد دزددش یکتاییی
شعری درباره اسم یکتا
تا از لب تو بوی لب غیر نیاید
تا عشق مجرد شود و صافی و یکتا
شعری برای اسم یکتا
نرنجم ز آنچ مردم می برنجند
که پیشم جمله جان ها هست یکتا
شعر درباره ی اسم یکتا
می زن سه تا که یکتا گشتم مکن دوتایی
یا پرده رهاوی یا پرده رهایی
شعر در مورد نام یکتا
برگ قفص نداری جز ما هوس نداری
یکتا چو کس نداری برخیز از دوتایی
شعر برای نام یکتا
از تو شوم حریری گر خار و خارپشتم
یکتا شوم درین ره گر خود هزار تویم
شعر با نام یکتا
در من نرسی تا نشوی یکتا من
اندر ره عشق یا تو باشی یا من
شعر درباره نام یکتا
یکتا و نهان جان توست و، ایزد
یکتا و نهان است سوی غوغا
شعر درمورد نام یکتا
یکتا نشود حکمت مرطبع شما را
تا از طمع مال شما پشت دوتائید
شعر در مورد اسم یکتا
دوتات شده است پشت، یکتا کن
این پشت دوتا به قول یکتاهی
شعر درباره اسم یکتا
گر تفاوت نیستی یکسان بدی مردم همه
هر کسی در ذات خود یکتا و بی همتاستی
شعر برای اسم یکتا
خانه زادیست کهین قلزم احسان ترا
در یکتا که بهین زاده دریا بار است
