اشعار محتشم کاشانی
اشعار محتشم کاشانی
شعر محتشم کاشانی,شعر محتشم کاشانی عاشورا,شعر محتشم کاشانی در وصف امام حسین,شعر محتشم کاشانی درباره امام حسین,شعر محتشم کاشانی درباره امام رضا,شعر محتشم کاشانی برای محرم,شعر محتشم کاشانی,شعر عاشورایی محتشم کاشانی,شعر عاشورایی محتشم کاشانی,اشعار محتشم کاشانی درباره عاشورا,شعر عاشورایی از محتشم کاشانی,اشعار محتشم کاشانی در وصف امام حسین,شعر محتشم کاشانی در مورد امام حسین ع,اشعار محتشم کاشانی در مورد امام حسین,شعر محتشم کاشانی درباره ی امام حسین,داستان شعر محتشم کاشانی برای امام حسین,شعر معروف محتشم کاشانی برای امام حسین,شعر محتشم کاشانی درباره محرم,اشعار محتشم کاشانی درباره محرم,اشعار محتشم کاشانی,اشعار محتشم کاشانی عاشقانه,اشعار محتشم کاشانی امام حسین,اشعار محتشم کاشانی,شعر محتشم کاشانی,دیوان اشعار محتشم کاشانی,شعر محتشم کاشانی امام حسین,شعر محتشم کاشانی درباره امام حسین,اشعار محتشم کاشانی در وصف امام حسین,اشعار محتشم کاشانی در مدح امام حسین,شعر محتشم کاشانی درباره ی امام حسین,شعر محتشم کاشانی در مورد امام حسین ع,اشعار محتشم کاشانی درباره محرم,اشعار محتشم کاشانی درباره عاشورا,اشعار محتشم کاشانی اندروید,شعر محتشم کاشانی,شعر محتشم کاشانی عاشورا,شعر محتشم کاشانی در وصف امام حسین,شعر محتشم کاشانی درباره امام رضا,شعر محتشم کاشانی برای محرم,شعر محتشم کاشانی,شعر عاشورایی محتشم کاشانی,مجموعه اشعار محتشم کاشانی,دیوان شعر محتشم کاشانی,دانلود رایگان دیوان اشعار محتشم کاشانی,دانلود کتاب دیوان اشعار محتشم کاشانی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد محتشم کاشانی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
نواب کز و نیم مه و سال جدا
این عیدم از آن قبلهٔ آمال جدا
امروز که طوف کعبه فرض است و ضرور
من ماندهام از کعبهٔ اقبال جدا
شعر محتشم کاشانی
ای کرده قدوم تو سرافراز مرا
وز یک جهتان ساختهٔ ممتاز مرا
از خاک مذلتم چو برداشتهای
یک باره نگهدار و مینداز مرا
شعر محتشم کاشانی عاشورا
ای نورده آیینهٔ احساس مرا
لطف تو کلید قفل وسواس مرا
نام تو خدا کرده چو فرهاد تو نیز
بردار ز پیش کوه افلاس مرا
شعر محتشم کاشانی در وصف امام حسین
گفتند ز حادثات این دیر خراب
بر بستر درد رفته پای تو به خواب
دست الم تو را خدا برتابد
تا پای سلامتت درآید به رکاب
شعر محتشم کاشانی درباره امام حسین
بنیاد دو بینی چو شد از عشق خراب
وان چشم دو بین که بود هم رفت به خواب
دادیم هزار بوسه بر یک سده
کردیم هزار سجده در یک محراب
شعر محتشم کاشانی درباره امام رضا
آن شوخ که تکیهگاه او چشم ترست
بازوی شهان چو بالشش زیر سرت
از بس که اساس بستر او عالیست
چادر شب بسترش سپهر گرست
شعر محتشم کاشانی برای محرم
روزی که دلم خیال ابروی تو بست
وز ناز به من نمودی آن نرگس مست
تیری ز کمان خانه ابروی تو جست
در سینهٔ من تا پروسوفار نشست
شعر محتشم کاشانی
ای قصر بلند آسمان پیش تو پست
خلقت همهٔ زیردست از روز الست
بر تافته روزگار دستم به جفا
دریاب و گرنه میرود کار ز دست
شعر عاشورایی محتشم کاشانی
آصف که مهین سواد اقلیم بقاست
وز آصفیش سلطنت ایمن ز فناست
تا عارضه در خانهٔ دو روزش ننشاند
معلوم نشد که سلطنت از که به پاست
شعر عاشورایی محتشم کاشانی
طراح که طرح این بنا ریخته است
انواع صنایع بهم آمیخته است
دهقانی باغ سحر پنداری از اوست
کز آب نهالها برانگیخته است
اشعار محتشم کاشانی درباره عاشورا
طراح که طرح این بنا ریخته است
انواع صنایع بهم آمیخته است
دهقانی باغ سحر پنداری از اوست
کز آب نهالها برانگیخته است
شعر عاشورایی از محتشم کاشانی
خانی که سپهرش به سجود آمده است
مه بر درش از چرخ کبود آمده است
در سایهٔ آفتاب عیسی نسبی است
کز چرخ چهارمین فرود آمده است
اشعار محتشم کاشانی در وصف امام حسین
آن طره چو دارم من بدنام ز دست
سررشتهٔ دین رفت به ناکام ز دست
تاتاری از آن سلسله در دستم بود
یک باره به داده بودم اسلام ز دست
شعر محتشم کاشانی در مورد امام حسین ع
این عید حضور خان چو ملک افروزست
عید که و مه مبارک و فیروزست
کاشان به خود ار بنازد امروز بجاست
چون عید بزرگ کاشیان امروزست
اشعار محتشم کاشانی در مورد امام حسین
سلاخ که آدمی کشی شیوهٔ اوست
چون ریزش خون دوست میدارد دوست
گر سر ببرد مرا نه پیچم گردن
ور پوست کند مرا نگنجم در پوست
شعر محتشم کاشانی درباره ی امام حسین
اسلام که صید اهل ایمان فن اوست
دام دل و دین طرز نگه کردن اوست
خون دل عاشقان که صید حرمند
در گردن آهوان صید افکن اوست
داستان شعر محتشم کاشانی برای امام حسین
این حوض که دل هلاک نظارهٔ اوست
صد آیهٔ فیض بیش دربارهٔ اوست
در دعوی اعجاز زبانیست بلیغ
آبی که زبانه کش ز فوارهٔ اوست
شعر معروف محتشم کاشانی برای امام حسین
گردون که به امر کن فکان چاکرتست
فرمانده از آنست که فرمانبر توست
در سایه محال نیست خورشید که تو
خورشیدی و سایهٔ خدا بر سر توست
شعر محتشم کاشانی درباره محرم
آن فتنه که در سربلند افسرتوست
ریزنده خونها ز سر خنجر توست
در سرداری که عالمی را بکشی
قربان سرت شوم چها در سر توست
اشعار محتشم کاشانی درباره محرم
ای گوهر نام تو تاج سر دیوان ها
ذکر تو به صد عنوان آرایش عنوان ها
اشعار محتشم کاشانی
فرمود مرا سجده خویش آن بت رعنا
در سجده فتادم که سمعنا واطعنا
اشعار محتشم کاشانی عاشقانه
حوصله کو که دل دهم عشق جنون فزای را
سلسله بگسلم ز پا عقل گریزپای را
اشعار محتشم کاشانی امام حسین
هرزه نقاب رخ مکن طره نیم تاب را
زاغ چسان نهان کند بیضه آفتاب را
اشعار محتشم کاشانی
ای نگهت تیغ تیز غمزه غماز را
پشت به چشم تو گرم قافله ناز را
شعر محتشم کاشانی
نشانده شام غمت گرد دل سپاهی را
که دست نیست بدان هیچ پادشاهی را
دیوان اشعار محتشم کاشانی
درهمی گرم غضب کرده نگاه که تو را
شعله ای آتشی افروخته آه که تو را
شعر محتشم کاشانی امام حسین
گر به تکلیف لب جام به لب سوده تو را
که به آن شربت آلوده لب آلوده تو را
شعر محتشم کاشانی درباره امام حسین
شوم هلاک چو غیری خورد خدنگ تو را
که دانم آشتئی در قفاست جنگ تو را
اشعار محتشم کاشانی در وصف امام حسین
تا همتم به دست طلب زد در بلا
دربست شد مسخر من کشور بلا
اشعار محتشم کاشانی در مدح امام حسین
در ورطه کفر افتد انس و ملک ار نبود
از حفظ تو تعویضی در گردن ایمانها
شعر محتشم کاشانی درباره ی امام حسین
ما دخل به خود در می دیدار نگردیم
ما حل له شارعنا فیه شرعنا
شعر محتشم کاشانی در مورد امام حسین ع
کو دلی و دلیرئی کز پی رونق
جنون شحنه ملک دل کنم عشق ستیزه رای را
اشعار محتشم کاشانی درباره محرم
وصل تو چون نمی دهد در ره عشق کام کس
چند به چشم تشنگان جلوه دهد سراب را
اشعار محتشم کاشانی درباره عاشورا
روز جزا تا رود شور قیامت به عرش رخصت
یک عشوه ده چشم فسون ساز را
اشعار محتشم کاشانی اندروید
پناه صد دل مجروح گشته کاکل تو
چه پردلی که حمایت کند سپاهی را
شعر محتشم کاشانی
در پیت رخش که گرمست که غرق عرقی
عصمت افکنده در آتش به گناه که تو را
شعر محتشم کاشانی عاشورا
ای کعبه مشتاقان دریاب که بر ناید
مقصود من گم ره از طی بیابان ها
شعر محتشم کاشانی در وصف امام حسین
بودیم ز ذرات به خورشید رخش نی
الفرع رئینا والی الاصل رجعنا
شعر محتشم کاشانی درباره امام رضا
کو جگری و جراتی کز پی شور دل
دگر باعث فتنه ای کنم دیده فتنه زای را
شعر محتشم کاشانی برای محرم
کام که بوده در پیت گرم که می نمایدم
حسن فزاست از رخت صورت اضطراب را
شعر محتشم کاشانی
نرگس مردم کشت ننگرد از گوشه ای
تا نستاند به ناز جان نظر باز را
شعر عاشورایی محتشم کاشانی
جز آن جمال که خال تو نصب کرده اوست
که داد مرتبه خسروی سیاهی را
مجموعه اشعار محتشم کاشانی
می رسی مضطرب از گر دره ای یوسف حسن
دهشت آورده دوان از لب چاه که تو را
دیوان شعر محتشم کاشانی
زده آن آب که بر خاک وجودت ای گل
که در خانه عصمت به گل اندوده تو را
دانلود رایگان دیوان اشعار محتشم کاشانی
آن دم هنوز قلعه مه دم حصار بود
کاورد عشق بر سر من لشکر بلا
دانلود کتاب دیوان اشعار محتشم کاشانی
به صد اندیشه افکند امشبم آن تیز دیدنها
در اثنای نگاه تیز تیز آن لب گزیدنها
شعر محتشم کاشانی
من از رغم غزالی شهسواری کرده ام پیدا
شکاری کرده ام گم جان شکاری کرده ام پیدا
شعر محتشم کاشانی عاشورا
می نماید که به قلبی زده ای یک تنه وای
در میان داشته آشوب سپاه که تو را
شعر محتشم کاشانی در وصف امام حسین
جان رخش طرب تازد چون ولوله اندازد
غارت گر عشق تو رد قافله جان ها
شعر محتشم کاشانی درباره امام حسین
شعله بازار قتل پست شود گر کنی
نایب ترکان چشم صد قدر انداز را
شعر محتشم کاشانی درباره امام رضا
بر کوهکن ز رتبه مقدم نوشته اند
نام بلا کشان تو در دفتر بلا
شعر محتشم کاشانی برای محرم
زلیخا طلعتی را رانده ام از شهر بند دل
به مصر دلبری یوسف عذاری کرده ام پیدا
شعر محتشم کاشانی
تیره رنگست رخت یارب از الایش طبع
کرده آئینه خود رنگ سیاه که تو را
شعر عاشورایی محتشم کاشانی
کز پناهت نشدی پاس خدا ای غافل
کوشش هرزه کشیدی به پناه که تو را
شعر عاشورایی محتشم کاشانی
ز بس بر جستم در رقص دارد چون سپند امشب
به سویم گرم از شست آن ناوک رسیدنها
اشعار محتشم کاشانی درباره عاشورا
زمام ناقه محمل نشینی داده ام از کف
بجای او بت توسن سواری کرده ام پیدا
شعر عاشورایی از محتشم کاشانی
گر نه در محتشم آتش زده بی راهی تو
شده آه که بلند و زده راه که تو را
اشعار محتشم کاشانی در وصف امام حسین
شد در ره او جسمم با آن که ز خوبان بود
این کشتی بی لنگر پرورده طوفان ها
شعر محتشم کاشانی در مورد امام حسین ع
در زاریم از ضعف عمل پیش تو صد ره
ضعف الفرغ الاکبر و یارب فزعنا
اشعار محتشم کاشانی در مورد امام حسین
تا هست کاکل تو بلاجو عجب اگر
کاهد زمانه یک سر مو از سر بلا
شعر محتشم کاشانی درباره ی امام حسین
من و مشق سکون اندر پس زانوی غم زین پس
که پایم سوده تا زانو به بی حاصل دویدنها
داستان شعر محتشم کاشانی برای امام حسین
جنونم محتشم دیدی دم از افسون به بند اکنون
که من عاقل نخواهم شد ازین افسون دمیدن ها
شعر معروف محتشم کاشانی برای امام حسین
یافت پس از صد نگه مطلب مخصوص خویش
دیده که جوینده بود عشوه ممتاز را
شعر محتشم کاشانی درباره محرم
این زمین پربلا را نام دشت کربلاست
ای دل بیدرد آه آسمان سوزت کجاست
این بیابان قتلگاه سید لب تشنه است
ای زبان وقت فغان وی دیده هنگام بکاست
اشعار محتشم کاشانی درباره محرم
این فضا دارد هنوز از آه مظلومان اثر
گر ز دود آه ما عالم سیه گردد رواست
این مکان بوده است روزی خیمهگاه اهلبیت
کز حباب اشگ ما امروز گردش خیمههاست
اشعار محتشم کاشانی
کشتی عمر حسین اینجا به زاری گشته غرق
بحر اشگ ما درین غرقاب بیطوفان چراست
اینک قبهٔ پر نور کز نزدیک ودور
پرتو گیتی فروزش گمرهان را رهنماست
اشعار محتشم کاشانی عاشقانه
اینک حایر حضرت که در وی متصل
زایران را شهپر روحانیان در زیر پاست
اینک سدهٔ اقدس که از عز و شرف
قدسیان را ملجاء و کروبیان را ملتجاست
اشعار محتشم کاشانی امام حسین
اینک مرقد انور که صندوق فلک
پیش او با صد هزاران در و گوهر بیبهاست
اینک تکیهگاه خسرو والا سریر
کاستان روب درش را عرش اعظم متکاست
اشعار محتشم کاشانی
اینک زیر گل سرو گلستان رسول
کز غم نخل بلندش قامت گردون دوتاست
اینک خفته در خون گلبن باغ بتول
کز شکست او چو گل پیراهن حور اقباست
شعر محتشم کاشانی
این چراغ چشم ابرار است کز تیغ ستم
همچو شمعش با تن عریان سر از پیکر جداست
این سرور سینهٔ زهراست کز سم ستور
سینهٔ پر علمش از هر سو لگدکوب بلاست
دیوان اشعار محتشم کاشانی
به نال ای دل که دیگر ماتم آمد
بگری ای دیده ایام غم آمد
گل غم سرزد از باغ مصیبت
جهان را تازه شد داغ مصیبت
شعر محتشم کاشانی امام حسین
جهان گردید از ماتم دگرگون
لباس تعزیت پوشیده گردون
ز باغ غصه کوه از پا فتاده
زمین را لرزه بر اعضا فتاده
شعر محتشم کاشانی درباره امام حسین
خداوندا به حق آل حیدر
به حق عترت پاک پیامبر
که سوی محتشم چشم عطا کن
شفیعش را شهید کربلا کن
اشعار محتشم کاشانی
- ۹۶/۰۸/۲۶